جدول جو
جدول جو

معنی شیخ العمید - جستجوی لغت در جدول جو

شیخ العمید
(شَ خُلْ عَ)
مخاطبۀبوسهل حمدوی. لقب بوسهل زوزنی ندیم سلطان مسعود غزنوی و رئیس دیوان رسالت او، پس از مردن بونصر مشکان وبروزگار سلطان مودود، و ممدوح منوچهری:
شاخ بنفشه بر سر زانو نهاده سر
مانندۀ مخالف بوسهل زوزنی
شیخ العمید سید صاحب که ذوالجلال
نعمتش داد و صحت تن داد و ایمنی.
منوچهری.
ندیم شه شرق شیخ العمید
مبارک لقائی بلنداختری.
منوچهری.
امیر فرمود وی (بوسهل حمدوی) را خلعتی راست کردند چنانکه وزیران را کنند... ومخاطبۀ وی الشیخ العمید فرمود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 390). رجوع به عمید و بوسهل زوزنی شود
لغت نامه دهخدا